نانانانا، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 20 روز سن داره
حناحنا، تا این لحظه: 6 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره

من و جوجه هایم

یه مامان کارمند با دو تا فرشته ی کوچولو با نامهای حنا و نانا

تصمیم کبری

1398/7/8 9:51
نویسنده : فاطیما
96 بازدید
اشتراک گذاری

آقا از امروز دیگه تصمیم گرفتم واقعا بنویسم 

جدی جدی میگم. داره زمان میگذره و من از روزنوشت کودکی فرشته هام دارم جا میمونم

ای بر پدر اونی که اینستاگرامو آآفرید

اینجوری چشمه ذوق ما رو خشکوند

تا میای عکس بچه ها رو بذاری باباشون میگه نذار چشمشون میکنن

تا میای متنی بنویسی میبینی کل فک و فامیل خودت و همسر اونجا همشو میخونن هی مجبوری حرف دلتو از هزار تا فیلتر رد کنی آخرشم معلوم نیست چی ازش در بیاد.

خداییش دنیای وبلاگ نویسی خیلی بهتر نیست؟

همین که من اینجا میشینم خیالم راحته کسی منو نمیشناسه و هر چی دلم میخواد مینویسم .

خوب از کجا شروع کنیم|؟

آها اولش اینکه روز تولد نانا خانم اومدم میز ناهارخوری رو با یه دست برداشتم و الان مچ دست راستم آسیب دیده استو هنوز درد میکنه . احسا میکنم تاندونش کش اومده . پای چپم هم که چند سال پیش تاندونش آسیب دید . 

مهره توراسیکمم که کلا درد میکنه میزنه به هر دو تا دستام بی حس و حالشون میکنه

خلاصه اینو بگم که دارم بزور تایپ میکنم

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)